تولدت مبارک

  

 

ـدوستی را اتنخاب کن که برای جا شدن در قلبش نخواهی خودت را کوچک کنی .غیر ممکن ها را انجام دادن خود نوعی لذت است.

-

-برای دشمنانت کوره را آنقدر داغ مکن که حرارتش خودت را هم بسوزاند

 

   

پیر رنجور و، سخت بیماری            ساعتی داشت، در برابر خویش
لحظه لحظه، بر او نظر می کرد      همچو عاشق، به روی دلبر خویش
گفتمش چیست انتظار شما؟       کمی آرام شو، به بستر خویش
نه به کس وعده ی ملاقاتی          داده ای، تا ببینیش بر ِ خویش
نه به جایی دگر توانی رفت           بهر دیدار یار دیگر خویش
مضطرب، اینچنین نباید کرد           دم به دم خاطر مکدّر خویش
از خدا خواه، گر شفا خواهی        نه از طبیبان ناز پرور خویش
با همان خنده های پر معنی         گفت کای بی خبر که در سر خویش
هر هوس، جای داده ای، اما         نکنی فکر، بر مقدر خویش
گر نظر می کنم بر این ساعت       جویم آن لحظه های آخر خویش


گاهی جهنم می شود گاهی بهشت است
گاهی هیولا می شود گاهی فرشته است

یک روز خوشبختی و روز بعد بدبخت

این داستان های عجیب سرنوشت است

این لحضه های تلخ و شیرین همیشه

گاهی به چشمان تو زیبا ، گاه زشت است

وقتی نباشی ماه دی (ماه تگرگ) است

با تو تمام ماه ها اردیبهشت است

   

                                      آخرین دَم